علیرغم اینکه
یکی از نمایندگان اسبق مجلس دو سه روز پیش بدرود گفت اما
امروز با
وزارت کشورنمایندگان آینده صحبت کردند و
طنز اینکه شاید فردا
حسین درخشان به
مجلس شورای اسلامی برود همان که میگوید
بوش علی گونه به میان سربازان خود رفت. و خبر از راه اندازی
سایت سلطنت طلبان میدهد. و
پدر بزرگ گونه نصیحت میدهد.و نیز
مدل های بسیاری را نمایش میدهد.اما او شاید یکی از مشهورترین
وبلاگ نویسان است.اما هرگز
پنیر کیری نمی خورد و
مثل یک دختر به حمام نمیرود اگرچه
بنزین برای او آرش نمی شود. اما برای تفریح به دعوت
شادی صدر و برای مسابقه به دعوت
وباگ های برتر پاسخ میگوید.اما تا بعد باز هم از او
هنرمند عزیز
سرور گرامی
اکنون که با الهام از نغمه های دلنشین عالم هستی در پرتو ذوق هنری و آسمانی نازک خیالان دیارمان محفل عاشقانه ای می آرائیم، از جنابعالی نیز دعوت میگردد رونق افزای مجلس هنری ما باشید امید که حکایت سبز گلها مورد قبول طبع بهاری تان باشد.
گروه موسیقی گلها
واین هم روی بروشور البته بیشتر هم خواهم نوشت اما در بعد.
به نام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
در آن هنگام که معشوق افلاکی ب عاشقان خاکی عشوه آغازید و دلسوختگان را در آتش عشق شورانگیز خود گرفتار ساخت و از همان زمان که چهره عروس گل از حجاب غنچه برون افتاد و به جلوه او جمال جاودانه دوست بر سرگشتگان عالم نمایان گشت و غوغای حسرت بار بلبلان شیدا در گلستان هستی پیچید حکایت گلها آغاز شد.
آری حکایت گلها داستانی است پر اشک و آه که با دل رسوا سخن از سودای عشق می گوید و قصه گوی دلها طبیبی است که چون ساقس سرمستان آه شکسته دلان را می شنود و محنت عشق را با داروی امید و آرزو درمان میکند.
پس ای صاحبدلان که محفل ما را به شمع جمال خویش روشن ساختید بیایید این حکایت دلنشین را که با زمزمه ساز عشق آفرینان گروه گلها در هم آمیخته است به گوش جان بشنویم.
کز صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
سخن بالا دعوت گروه گلها ست که حکایت آن میکنند. خبری از آدرس سایت آنها ندارم تا لینک بدهم اما همین قدر می نویسم که به دلم لینک داده اند. والسلام
دی شب از تنهائی جان با خودم گفتم برای ثواب هم که شده در آخرین شب ماه رمضان و شب عید فطر آیاتی از قرآن بخوانم و ارادتی بنمایم تا سعادتی ببرم. چون زیاد به عربی آگاه نیستم مثنوی معنوی گشودم تا از
مثنوی معنوی مولوی ه هست قرآن زبان پهلوی آیاتی برای خود زمزمه کنم.
چندی پیش قصه سلیمان و بلقیس را شروع کرده بودم و باقی آنرا میخواندم. در باقی قصه اهل سبا، قصه اندر قصه اندر قصه شد و قصه ابراهیم ادهم، آن شاه زن ملک برهم به پیش آمد و دل از این غصه به ریش آمد که چرا قرنها پیش از تمدن امروزی و با آن آگاهی و امکانات، آن ادهم ملک هم زن از اشارتی که یک حرف آن حتی در خواب هم بس است دانست که ملاقات اله از تخت جاه نشاید و این امر حبابی است بر آب و آبی است از سراب وآن سرابی که ببینند به خواب وآن خواب چه خواب، خواب بد مست خراب
و امروز نه به خواب و بلکه در عهد شباب و اوقات کتاب، مدیران این ملک گلاب و روسای ادارات شهر خراب هنوز دست بر سینه و پیشانی به تخت وضوی ضیافت گرفته اند و تا قیامت به نماز ریاست ایستاده اند و این نماز را سلامی نمی گویند و همواره در تکبیره الاحرام اند.
گفت پیرا گرچه من در محنتم حیرت اندر حیرت اندر حیرتم که چرا همچو ادهم که
زچشم خویش و خلقان دور شد همچو عنقا در جهان مشهور شد
ما نیز این نماز را که به تکبیره الاحرام ریاست شروع کرده ایم زودتز سلام نمی گوئیم و به سلامت نمی رسیم.
امروز در ایران غوغائی است. برخی علما مثل آیت اله لنکرانی ، بهجت و .... عید فطر اعلام کرده اند ولی عید رسمی ایران فرداست. اگر امروز عید باشد مطابق اسلام هرکس روزه بگیرد کار حرام انجام داده است و اگر عید نباشد هرکس روزه اش را بخورد کار حرام انجام داده است. من مانده ام که امروز را چگونه سپری کنم اخه من به آقای بهجت تقلید دارم
ابراهیم نبوی چه گفته است. او نمیداند ایران مستحکم ترین حکومت را دارد.
حسین درخشان هنوزبا Isp ها در جنگ است اما آیا جنگ او بجائی خواهد رسید؟ آیا
جنگ دیروز در مجلس بجائی رسید؟
اما
عشق همچنان در کار خود است.
و ابطحی هم می نویسد
امروز با کارشناس
شرکت ارتباطات نوآور که سایت اینترنتی اداره کل
دامپزشکی استان آذربایجانشرقی را طراحی کرده اند به شرکت پرتوجم گستر تبریز رفتم و از محل شرکت جهت دسترسی به سایت خودمان بازدید کردم. آنها می گویند بعد از یک هفته نام و رمز ما را به ما خواهند داد اما من هنوز از فلسفه اصلی آن مطلع نیستم. مهندس طالبی نیز آنرا بدرستی نمی داند. اما خانم رنجبر آنرا آزمایشی میگوید. بهر حال ایران معدن عجایب و عجیب کاری هاست و کسی دوست ندارد از کارش سر در بیاورند. این پنهان کاری و خست بازی راز ما ایرانی هاست.
امروز قرار است سایت
www.azarvet.ir از اینترنت قابل دسترسی باشد.
این سایت سخنگوی دامپزشکی استان آذربایجانشرقی است. در طراحی آن
بنده نقش زیادی بازی کرده ام اما
خودم کارائی و زیبایی آنرا قبول ندارم و باید روی آن کار شود.
من بسیار مشتاق بودم
خودم این سایت را طراحی کنم اما دوستان من در این اداره حاضرند به دیگران هزینه زیاد پرداخت نموده اما هزینه کم به من ندهند. بهر حال هرچه آنها پسند کنند اتفاق خواهد افتاد.